«خدا از من چه می‌خواهد» یا اینکه «من از خدا چه می‌خواهم»؟

همیشه برایم سوال بوده و هست که مسیری را باید بروم که خودم می‌خواهم؟ یا مسیری بروم که احساس می‌کنم خداوند برایم قرار داده است و می‌دهد؟ البته ممکن است همین اول کار سوال شود که خب اگر جواب مسیری است که خداوند برایمان قرار دهد از کجا تشخیص دهیم واقعا خداوند است که برایمان مسیری را مشخص کرده است؟ این‌ها سوال‌هایی است که دقیقا باید به آن‌ها جواب داد.

پاسخ به این سوال‌ها در گرو این اعتقاد است که معتقد باشیم هر انسانی که مومن است و به خداوند و عالم آخرت اعتقاد دارد خداوند برنامه و مسیری مطابق با استعدادها و احساساتش برایش قرار داده است و باید مطابق با آن جلو برود و إلا از مسیر نفس‌الامریش خارج شده و اصطلاحا گمراه شده است. خب سوال مهم اینجاست اگر واقعا باید مسیری برویم که خداوند از ما خواسته است چگونه تشخیص دهیم؟ باز پاسخ به این سوال در گرو قبول این سخن است که قائل باشیم انسان دارای دو ساحت ذهن و شهود است. یا دو ساحت علم حصولی و حضوری است.

علم حصولی مسیری را به ما نشان می‌دهد که خودمان گمان می‌کنیم درست است و باید آن مسیر را برویم. اصطلاحا خودمان برنامه ریزی می‌کنیم و ممکن است حتی آن مسیر اصلا مطابق با میل و استعدادهایمان نباشد. و اهداف مادی پشت آن باشد. مثلا برای رسیدن به معروفیت یا رسیدن به ثروت و چیزهای دیگر باشد. گاهی حتی ممکن است شخصی نه تنها در مسیری که خودش برای خودش تعیین می‌کند حرکت نکند بلکه همینطور اصطلاحا یِرخی حرکت کند و هرچه آمد به سمت آن برود.

منظور از علم حصولی و ساحت ذهن، دریافت با واسطه آگاهی و علم از طریق مفاهیم تصوری و تصدیقی است. آن شخص با اتکای به خودش و تحلیل ذهنی صرف خود مسیرش را تشخیص می‌دهد و حرکت می‌کند. معمولا این اشخاص اصلا این پرسش را از خود نمی‌کنند که من در این کره خاکی برای چه آمده‌ام و قرار است حالا چه کنم و به کجا بروم. کلا این دغدغه برایشان شکل نگرفته است. آدمهای بی‌دغدغه‌ای نسبت به حضورشان در هستی هستند. البته نسبت به ارضای شهواتشان دغدغه دارند. اینکه تلاش کنم که شهواتم را زودتر و با هر روشی که شده ارضا کنم؛ ولی نسبت به اینکه هدف کلی و اصلی وجودیشان که حتی جزئیات شخصی زندگیشان را هم رقم می‌زند مثلا شغلشان، همسرشان و روش و سبک و اسلوب زندگیشان را بی‌تفاوت هستند؛ اصلا درکی از این مسئله ندارند. به عبارت ساده‌تر در بُعد جسمیشان گیر کرده‌اند و فقط دغدغه این را دارند که چگونه نیازهای جسم و جسمانیاتمان و هرچه مربوط به آن می‌شود را ارضا کنیم؛ صد البته بُعد جسمی مهم است و جزئی مهم از شخصیت و کاراکتر آدمی است ولی پاسخ اینجاست که وقتی مسیر شهودی و حضوری آدمی مشخص شود و در آن مسیر گام برداشته شود در سایه آن به آدمی گفته می‌شود و به درکش می‌رسد که از چه طریقی و چگونه جسم و جسمانیات هم نیازهایشان رفع شود.

منظور از عم حضوری و شهودی دریافت بی‌واسطه آگاهی است که شخص از طریق خلوت کردن با خود و در ارتباط و اتکای مطلق به خداوند و نزدیک شدن به خودآگاهی، به مرور که با خودش و نفسش ارتباط و نسبت به آن آگاهی پیدا کرد کم‌کم نیازهای حقیقی (و نه اعتباریش) شخصیت وجودیش را کشف می‌کند و تلاش می‌کند تمام جزء جزء زندگیش، اعمال و رفتار و اهدافش در راستای آن حرکت کند. این سخن بر قبول این اعتقاد سوار است که معتقد باشیم انسان دارای ساحت حضوری و شهودی است که این ساحت در مرکزیت وجودی انسان قرار دارد و تمام ابعاد دیگر وجودی انسان را تحت شعاع خود دارد و نیازها و چگونگی ارضای آن نیازها را نیز او تعیین می‌کند. او مشخص می‌کند که به کجا حرکت کنی و چه زمانی حرکت کنی. با که بشینی و با که نشینی. و مهمتر اینکه در چه مسیری حرکت کنی که این مسیر خودش همه چیز را به تو می‌گوید. به قول عطار: خود راه بگویدت که چون باید رفت. اینجاست که پاسخ سوال صدر مبحث روشن می‌گردد. خدا باید از تو بخواهد چه مسیری بروی نه اینکه خودم چه مسیری می‌خواهم بروم. با نزدیک شدن به خودآگاهی و خدا آگاهی و تقویت دو بال توحید ربوبی و توحید شهودی و درخواست قلبی و زبانی از خداوند، مسیر به مرور مشخص می‌شود و شفافیت و وضوح پیدا می‌کند.

اینجا تمام ترس‌ها و نگرانی‌ها رنگ می‌بازند و انسان نگران آینده نخواهد بود؛ چون می‌داند تحت کنترل و ربوبیت و وکالت و هدایت خداوند است و او خودش در مسیر مورد نظر ما را جریان می‌دهد و به جنبش در می‌آورد.

اینگونه انسان‌ها وقتی در مسیری که خداوند برای آنها قرار داده قرار می‌گیرند و به درک این سخن رسیده‌اند وقتی از مسیر دارند خارج می‌شوند احساس و قلبشان با نگرانی و تشویشی که پیدا می‌کند به آنها این هشدار را می‌دهد که این راهی که می‌روی و این کاری که داری انجام می‌دهی در مسیر الهی تو نیست و اشتباه داری می‌روی.

رادیوی پادگان آموزشی و غروب قشنگش
نیایش بیدارشدگان (2) خدا در هیچ حالتی ما را رها نمی‌کند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.