شیطان از راه نواقص اخلاقی وارد می‌شود.

انسان هرچقدر که صادقانه و از روی خلوص نیت در مسیر هدایت و مسیر حق گام برمی‌دارد قطعا هر مرحله پیشرفتی به سوی خداوند خواهد داشت؛ ولی شیطان همانطور که وعده داده است بر سر صراط مستقیم می‌ایستد تا انسان‌ها را از راه مستقیم به جاده انحرافی پرت کند. شیطان در این کار بسیار خبره است و اگر لطف و عنایت خداوند و توکل انسان به او نباشد آدمی نمی‌تواند از این مراحل عبور کند. شیطان هرگز از جاهایی که انسان قوت و قدرت دارد وارد نمی‌شود چون مطمئن است که از آن طرق هرگز نمی‌تواند پیروز شود. انسان‌های مومن هرکدام به نحوی دارای نواقص و عیوبی هستند.

مثلا فرض کنید کسی دارای غرور است و استاد دانشگاه و عالم علوم اسلامی هم باشد. این شخص با اینکه در مسیر حق و حقیقت گام برمی‌دارد ولی غرور علمی او بزرگترین دام شیطان است. شیطان از همان طریق وارد می‌شود و گوش او را در مقابل حرف حق ناشنوا می‌کند. پس شیطان از خودش هیچ خوراک و ابزاری ندارد بلکه او از خود صفات نفسانی انسان کمک می‌گیرد و آن را علیه ما تمام می‌کند.

البته اگر کسی مسیر درستی و عقلانیت را با جدیت و ایمان کامل به خداوند بردارد شیطان برای او نه تنها ضرر ندارد بلکه سود هم دارد. چگونه؟ اینطور که هر مرحله که جلو می‌رود شیطان یک ضعف نفسانی‌اش را به دست می‌گیرد و از آن نقطه به او شلیک می‌کند. اینجا شیطان باعث می‌شود که ما مقداری متوقف شویم به نقصمان آگاهی پیدا کنیم و سپس آن را با ضدش برطرف کنیم و آن نقص را برای همیشه از روحمان از بین ببریم. البته طبق گفته خود شیطان که در قیامت خطاب به جهنمیان می‌گوید و در قرآن نقل شده است می‌گوید: …وَ ما کانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لی…  من بر شما تسلّطی نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید! یعنی اگر ما آن نقصها را قبل از به دست افتادن به دست شیطان برطرف می‌کردیم هرگز در دام شیطان نمی افتادیم.

مثلا از پیش تلاش می‌کردیم که نقص خشم، غرور، خودخواهی، کفر، شرک و … را از درونمان پاک کنیم شیطان هرگز نقطه ضعفی پیدا نمی‌کرد. شیطان رجیم و لعین حداقل این فایده را دارد که نقص ما را بر ما آشکار می‌کند. مثلا یکی از بزرگترین دامهای شیطان نقص توهم و وسواسی شدن انسان است. مطمئن باشید که زمینه وسوسه و وسواس فکری و عملی در ما هست که شیطان آن را ابزار صدمه به ما می‌کند. ما هرچقدر می‌خواهیم پاک بشویم و به سوی خدا گام برداریم و دست به پرهیز و تقوا و انجام عبادات بزینم او در مسیر پاکی ما نشسته و به محض دیدن نقصی از ما شروع می‌کند که از آن نقص ما استفاده کند.

یکی از بزرگترین ضعفها که شیطان در مسیر پاکی انسان آن را پیدا می‌کند و تلاش می‌کند به وسیله آن انسان را از مسیر خدا منحرف کند ترسهای انسان و کم ایمانی اوست. مثلا وقتی انسان توسط خود خداوند مورد امتحان الهی قرار می‌گیرد و دچار نقصی در مال و جان و … می‌شود شیطان اگر ببیند که انسان در ایمان به قدرت و اراده محض و تنها منشا اثر بودن خداوند، دچار تردید و کم ایمانی است، همان را آلت دستی می‌کند و در انسان ترس ایجاد می‌کند که تو دچار نقص شده‌ای و کسی نیست به تو کمک کند و او آنقدر می‌ترسد که کم کم به ربوبیت خداوند بی ایمان می‌شود.

بنابراین ما هرچقدر در مسیر تقوا و پاکی جلو می‌رویم آینه وجود ما شفافتر می‌شود و اگر نقصی و لکه‌ای بر آن باشد شیطان با آن می‌خواهد که آن آینه را دوباره کثیف کند و اگر انسان رند و باهوش و زیرک باشد به آن نقص آگاهی پیدا می‌کند و سعی می‌کند ضد آن را در خود تقویت کند تا آن ضعف نیز کامل از بین رود و خود را آماده آشکار شدن ضعف بعدی خود کند که شیطان می‌خواهد آن را ابزار انحراف انسان کند؛ سپس سعی کند با کمک الله از آن دام نجات پیدا کند.

همان استادی که دچار غرور است البته ممکن است تا آخر عمر در همان غرورش باقی بماند. یا ممکن است انسانی به خاطر زودرنجی و تجمیع رنجشها در روحش هرگز دست به پاکسازی روح نزند و تا آخر عمر در آن مرحله متوقف بماند و به حقیقت و مقصود نرسد. نقص‌های اخلاقی انسان مثل خشم، رنجش، ترس، غرور، وهم و اوهام و تخیل، تنبلی، یاس و ناامیدی و صدها نقص دیگر هرکدام پرده و مانعی بین انسان و خداوند است و انسان تا به آنها آگاهی پیدا نکند و سپس آنها را از صفحه روح پاک نکند هرگز راهی به شهر حق و حقیقت نخواهد داشت.

سفیه غیرمالی!
چاه وجودتو باز کن تا شیطان ولت کنه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.