از میان نیرویهای انسان از عقل، حافظه و واهمه گرفته تا قوای دیگری مثل شهوت وغضب و بویایی و چشایی و… خطرناکترین و حساسترین نیرو، نیروی خیال است. من این قوه را به شمشیر دو لبه تشبیه میکنم. و همین قوه روزانه هزاران انسان را به کام مرگ و نابودی میکشاند. قبل از اینکه عریضهام را عرض کنم در مورد مشخصات این نیرو کمی توضیح دهم.
در بخش نفسشناسی فلسفه اسلامی انسان قوهای به نام قوه خیال دارد که وقتی قوه عقل انسان آن را برای پیشبرد زندگی خود به کار میبندد و دنبال چاره و برنامهای برای زندگیش میگردد تا با آن زندگیش را سامان دهد این قوه را قوه متفکره میگویند. مثلا وقتی از طریق قوه خیال تصوراتی را کنار هم قرار میدهد و تصور جدیدی میسازد یعنی وقتی با عقل در قوه خیال تصرف میکند از جهت آنکه خیال جهان بینهایتی از اختیارات و جهانهای ممکن است انسان میتواند بهترین تصمیمها یا نقشهها را طراحی کند و آنها را در جهان واقعیت و خارج از ذهن به عرصه عمل درآورد. مثلا در جنگ، فرمانده جنگ با دادههایی که با عقل به قوه خیال میدهد از آنور قوه خیال طرح و نقشه جدیدی به وی ارائه میدهد تا با آن لشگر دشمن را از بین ببرد. یا هزاران مثال دیگر…
اگر قوه واهمه انسان، یعنی قوهای که احساساتی مثل ترس و عشق و شرم و اینها را تولید میکند در قوه خیال دخل و تصرف کند به قوه خیال، دیگر قوه متفکره نمیگویند بلکه قوه متخیله میگویند. یعنی وقتی احساسات انسان دادههایی به خورد قوه خیال بدهد قوه خیال هم به اقتضای آن طرح و نقشه ای بیرون میدهد. مثلا وقتی شرم انسان وارد حوزه خیال میشود انسان تصوراتی از جمله اینکه شخص تصور میکند ضایع شده است یا آبرویش رفته است به او دست میدهد. البته این دسته بندیها در فلسفه اسلامی وجود دارد ولی در بحث ما کاملا به کار میآید.
وقتی وهم انسان یا احساسات روانی انسان و همچنین فشارها و شُکهای روانی انسان از حد تعادل خارج شود دقیقا مثل یک ویروس وارد تخیل انسان شده و قوه تخیل انسان را درگیر میکند. به عبارت دیگر تخیل انسان بیمار میشود و هر گونه تخیل گوناگون و مخرب را تولید میکند. اینجاست که بیماریهای روحی و روانی شکل میگیرند. مثلا وقتی کسی بیش از حد به خودش ترس راه دهد یعنی ترسهای مختلف را مکررا به خورد خیال بدهد قوه خیال هم از حد تعادل خارج شده و خروجی آن همان بیماریهای روانی است که در علم روانشناسی مورد بررسی قرار میدهند. البته صرفا محرک درونی مثل قوه واهمه نیست که این کار را میکند بلکه محرکهای خارجی هم مثل شُک روحی، مصرف بیش از حد یک ماده غذایی یا مخدر میتواند این اتفاق را رقم بزند.
قوه خیال مثل یک اسلحه یا شمشیر دولبه است که خیلی باید در طول روز و شب مراقب بود خیلی با آن ور نرفت و قلقلکش نداد وگرنه وقتی آتش آن شعله ور شود تمام جسم و روح انسان را به آتش میکشاند. مفاهیمی مثل گذشته و آینده نیز از قوه خیال بر میخیزند. این قوه خیال است که با ذخیره کردن تصاویر و سکانسهای پشت سر هم زندگی در خود گذشته را برای انسان میسازد. این بحث را در یک مقاله پژوهشی به صورت جداگانه در حال بررسی قرار دادهام و بعدا اگر تمایلی داشتم حتما در مورد آن بیشتر صحبت میکنم. شما هم میتوانید نظرات خود را به بنده ارسال کنید تا بیشتر در این مورد باهم تبادل نظر کنیم.