راز و نیاز با عبدصالح

امروز توفیق زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی را داشتم. وقتی به آنجا رسیدم و مقداری در فضای صحن قدم زدم و سرانجام به زیارت این بزرگوار رفتم و ساعتی به راز و نیاز پرداختم به این فکر می‌‌کردم که در این تهران به این شلوغی و آلودگی، فضای معنوی به این عظمت وجود دارد که آدمی به راحتی می‌تواند تحت نفوذ و تاثیر انرژی مضاف آن قرار بگیرد و تمام عقده‌های درونی و بیرونی خود را در آن جا باز کند چرا خود را از آن مکان مقدس دور نگه داشت؟ به این فکر می‌کردم که آدمی برای مشکلات روحی خود به صدها راه گمراه کننده دستاویز می‌شود و یا به روانشناس و روانپزشک مراجعه می‌کند و کلی هزینه‌های مالی و غیرمالی می‌کند و نتیجه واقعی و درست حسابی هم به دست نمی‌آورد ولی شفا به این عظمت وجود دارد و مردم خود را از آن محروم کرده‌اند. در کنار حضرت قمر بنی هاشم که لقب عبد صالح دارد این حضرت عبدالعظیم است که در زیارت نامه‌اش با لقب عبدصالح خطاب می‌شود. امروز رفتم و واقعا بر پایه اعتقاد شیعی خود دقایقی با این عزیز صحبت کردم و اعتقاد دارم که واقعا پدر مومنین در شهر تهران همین بزرگوار است و با توسل به او می‌توان مسیر خداوند را بهتر طی کرد.

او کسی بوده که سالها از نزدیک وجود یک امام را کاملا درک کرده و بلکه بسیار مورد تایید امام هادی قرار گرفته است. امروز رفتم و کلی با این بزرگوار صحبت کردم و آنقدر انرژی دریافت کردم که به قول بچه ها گفتنی تا یک هفته باتری دلم شارژ دارد. واقعا روز به روز که می‌گذرد بیشتر پی می‌برم که هرکس جز راه امامان و اولیا را برود بیشتر در گمراهی می‌غلطد.

دیو نتوانستن
ارسال کارنامه به سربازان صبر و امید و ایمان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.