وقتی فرد سعی میکند «خود» یا هویت خود را در افراد یا اشیاء بیابد و تلاش کند آنها را به تملک بگیرد، عملاً به آنها احترام نگذاشته است. چرا که احترام به معنای پذیرش و توجه واقعی است، نه تملک و کنترل.
انسانها و اشیاء زمانی مورد احترام قرار میگیرند که به ذات و موقعیت خاص خودشان رها شده و توجه کافی به آنها میشود. به این معنا که نیازی به کنترل و مالکیت بر آنها احساس نکنیم. وقتی به چیزی یا کسی احترام میگذاریم، اجازه میدهیم که در مکان طبیعی خود باقی بماند و از وجودش لذت ببریم، حتی اگر روزی آن را از دست بدهیم.
گلی که در زمین کاشته شده است، با زیبایی و بوی خوش خود میتواند حس لذت را در ما بیدار کند. نیازی نیست که آن را بچینیم و مال خود کنیم تا از آن لذت ببریم. وقتی به گل اجازه میدهیم در همان جایی که هست باقی بماند و در عین حال از آن لذت میبریم، در واقع به آن احترام گذاشتهایم.
این نگرش میتواند در روابط انسانی نیز کاربرد داشته باشد. وقتی روابط ما بر اساس تملک و کنترل بنا نهاده میشود، ممکن است در نهایت به ناکامی و نارضایتی منجر شود. اما اگر به افراد اجازه دهیم که خودشان باشند و در عین حال از ارتباط با آنها لذت ببریم، رابطهای مبتنی بر احترام و عشق واقعی شکل میگیرد.
احترام به معنی پذیرش این واقعیت است که افراد و چیزها دارای ارزش بوده و در عین حال میتوانند برایمان الهامبخش باشند، بدون اینکه بند و قیدی برایشان ایجاد کنیم. این رویکرد به ما کمک میکند تا از افراد و چیزها بدون وابستگی و تملک لذت ببریم و از تغییر و از دست دادن آنها ترس و نگرانی نداشته باشیم.
2 دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید
با سلام و احترام
برخی از مطالبتون در کل عالی ان
ولی کلا خوندنش لذت بخشه و انسان را به خودش مشغول میکنه
درود جناب جلالی خوشحالم از آشنی با شما.
پیامی بدهید تا شما را در کانال عضو کنم:
لطفا به این ایمیل شماره خود را برام بفرستید: khosravani.h7@gmail.com