وبلاگ – کارتی (تمام عرض)

دسته‌بندی نشدهگاه‌نوشته‌هانور و ظلمتنوشته‌های حمید

گذر از تاریکی شرط رسیدن به روشنایی

بدون دیدگاه

برای حرکت به سوی نور و آگاهی باید طعم تلخ و زننده ظلمات و همچنین بیهودگی و بی‌فایدگیش چشیده شود تا انسان قدر و منزلت نور و آگاهی را ادراک کند. و حالا تمام همتش را خرج حرکت به سوی نور و آگاهی کند.

دسته‌بندی نشدهگاه‌نوشته‌هانوشته‌های حمید

رفیق حقیقی و رفیق اعتباری

بدون دیدگاه

وقتی بنده‌ای به خداوند ایمان می‌آورد این ایمان معانی مختلفی دارد که من در نوشته‌هایم گاهی به یکی از آن معانی می‌پردازم. ولی در اینجا می‌خواهم به یکی از معانی قلبی و عرفانی و شهودی آن بپردازم که کاملا با موضوع بحثمان در ارتباط است.

ایمان آوردن به خداوند به خصوص زمانی که شخصی ارتباطش با خداوند خیلی زیاد می‌شود و این زیاد شدن خودش را خصوصا در اعمال عبادی بیشتر نشان می‌دهد (مثلا اهل نماز شب می‌شود و شبها سِّر و رازی با خداوند پیدا می‌کند و در همه کارها به خداوند و ربوبیت او تکیه دارد) به نحوی ادعا و اعلام طرح دوستی با خداوند است. به این معنی که من تنها تو را به عنوان دوست واقعی خودم انتخاب کرده‌ام و جز تو به کسی وابسته نمی‌شوم و از کسی طلب یاری نمی‌کنم. این هم یک معنی ایمان است.

گاه‌نوشته‌هانوشته‌های حمیدنیایش

نیایش بیدارشدگان (2) خدا در هیچ حالتی ما را رها نمی‌کند

بدون دیدگاه

انسان مومنی که خطا و گناه مرتکب شده است این حس به او دست می‌دهد حالا که من پا را حدود خدا فراتر گذاشته‌ام پس از چشم خدا افتاده‌ام؛ او دیگر هوای من را ندارد و هرجا به او متوصل شوم دیگر دعایم را برآورده نمی‌کند؛ او من را تنبیه می‌کند و به سزای عملم می‌رساند. این‌ها تفسیرها و تصاویر ذهنی است که انسانی که خدا را خوب نمی‌شناسد و درک نکرده است برای خودش می‌سازد. در دعای کمیل عبارت عجیبی وجود دارد که خداوند گاهی بر اساس قضا و حکم خود، انسان را در حالتی قرار می‌دهد تا از هوای نفسش پیروی کند و فریب دشمن و شیطان را متوجه نشود:

دسته‌بندی نشدهگاه‌نوشته‌هانوشته‌های حمید

«خدا از من چه می‌خواهد» یا اینکه «من از خدا چه می‌خواهم»؟

بدون دیدگاه

همیشه برایم سوال بوده و هست که مسیری را باید بروم که خودم می‌خواهم؟ یا مسیری بروم که احساس می‌کنم خداوند برایم قرار داده است و می‌دهد؟ البته ممکن است همین اول کار سوال شود که خب اگر جواب مسیری است که خداوند برایمان قرار دهد از کجا تشخیص دهیم واقعا خداوند است که برایمان مسیری را مشخص کرده است؟ این‌ها سوال‌هایی است که دقیقا باید به آن‌ها جواب داد.

گاه‌نوشته‌هانوشته‌های حمید

تسلیم شدن، عنصر کلیدی ایمان

بدون دیدگاه

وقتی ذات بی‌ثبات و بی‌ارزش دنیا برایت آشکار می‌شود کم‌کم متوجه می‌شوی که تسلیم شدن چیست. همیشه می‌شندیم که اسلام دین تسلیم شدن است. اصلا خود نام این دین به معنای تسلیم است. عجیب اینکه تا در این جهان به در و دیوار کوبیده نشوی و ذات این دنیا برایت آشکار نشود نمی‌‌فهمی که تسلیم و اسلام چیست. وقتی که این مرحله خطیر را گذر می‌کنی و به درک این مسئله می‌رسی که تو قدرت تغییر خیلی چیزها را نداری و اصرار و تلاش تو نه تنها تغییری ایجاد نمی‌کند بلکه کار را بدتر می‌کند و تغییر نکردن را بیشتر دامن می‌زند متوجه می‌شوی که راهی جز تسلیم شدن در برابر اراده خداوند را نداری. 

گاه‌نوشته‌هانوشته‌های حمیدنیایش

نیایش بیدارشدگان (1) (نیایش، امید و گریه)

بدون دیدگاه

دعای کمیل را دوست دارم دعای بیدارشدگان بنامم؛ چون وقتی بند بند آن را می‌خوانیم گویی از زبان کسی گفته شده است که از خواب غفلت بیدار شده و حالا از تمام زمان‌هایی که در خواب گناه و غفلت به سر می‌برده پشیمان و خاک بر سر است و به دامن خداوند پناه برده است.