دلیل اینکه بعضی از افراد به روز به ورزش و کارهای خطرناک اعتیاد پیدا می‌کنند زیرا در لحظه انجام آن ورزش یا عمل از تمامی صداهای ذهنی آزاد می‌شوند و مجبورند تمام تمرکزشان را روی آن عمل بگذارند

بسیاری از افراد در جستجوی راه‌هایی هستند که آن‌ها را از اختلالات و پراکندگی‌های ذهنی روزمره دور کند. این جستجو نه تنها به انگیزه‌ای برای انجام فعالیت‌های بدنی و ورزش تبدیل شده، بلکه در برخی موارد به اعتیاد به ورزش‌ها و کارهای خطرناک منجر می‌شود. دلیل این اعتیاد ممکن است به تجربه حالتی خاص از ذهن برگردد که افراد در حین انجام این فعالیت‌ها به دست می‌آورند. حالتی که در آن تمامی صداهای مزاحم ذهنی خاموش می‌شود و تمرکز کاملی بر روی همان لحظه و همان فعالیت برقرار می‌گردد.

در زندگی مدرن و پرازدحام امروزی، ذهن انسان‌ها بارها و بارها با نگرانی‌ها، استرس‌ها و مسائل روزمره درگیر می‌شود. این دغدغه‌ها ممکن است شامل مشکلات کاری، روابط اجتماعی، مسئولیت‌های خانوادگی و انتظارات شخصی باشد که همگی به نوعی می‌توانند موجب ایجاد اختلال در آرامش ذهنی و عاطفی فرد شوند. این فشارهای ذهنی می‌توانند منجر به احساس خستگی و فرسودگی روانی شوند و نیاز به یافتن راه‌های فرار از چنین وضعیتی را افزایش دهند.

ورزش‌ها و به‌ویژه فعالیت‌های بدنی پرخطر به دلیل میزان تمرکز بالایی که برای اجرای صحیح و ایمن آن‌ها لازم است، به عنوان یک راه حل مؤثر برای فرار از صداهای ذهنی مطرح می‌شوند. هنگامی که فرد درگیر فعالیت بدنی شدیدی است، باید تمامی توجه و تمرکز خود را بر روی اجرای درست و به‌موقع حرکات بگذارد. در این لحظه، ذهن فرصت نمی‌یابد که به مسائل جانبی و افکار مزاحم بپردازد. این تمرکز کامل بر فعالیت، تجربه‌ای نزدیک به مدیتیشن و ذهن‌آگاهی (Mindfulness) را برای فرد فراهم می‌کند که می‌تواند به او حس آرامش و آزادی از دغدغه‌ها را بدهد.

حالت جریان یا «Flow» مفهومی است که میهالی چیک‌سنت‌میهالی، روانشناس معروف، معرفی کرده است. در این حالت، فرد به طور کامل درگیر یک فعالیت می‌شود و از زمان و مکان خودبیخود می‌شود. در این وضعیت، تمرکز فرد به گونه‌ای است که تمامی احساسات دیگر تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد و تنها حس رضایت و خرسندی باقی می‌ماند. بسیاری از افراد به دنبال دستیابی به این حالت در فعالیت‌های بدنی و ورزش‌های پرخطر هستند، زیرا تجربه این جریان می‌تواند احساس عمیق رضایت و خوشبختی برای آن‌ها به ارمغان آورد.

علاوه بر جنبه‌های روانی، تأثیرات فیزیولوژیکی نیز در ایجاد این اعتیاد بی‌تأثیر نیستند. در هنگام فعالیت بدنی، هورمون‌هایی مانند دوپامین و اندورفین در بدن ترشح می‌شوند که این هورمون‌ها مسئول ایجاد احساس رضایت و شادی هستند. این اثرات می‌توانند حس نشئه و خوشحالی را به طور موقت برای فرد ایجاد کنند و او را تشویق به تکرار این تجربه نمایند.

همچنین، برخی افراد از این فعالیت‌ها به عنوان راهی برای به چالش کشیدن خود و غلبه بر محدودیت‌های فردی استفاده می‌کنند. احساس موفقیت در مواجهه با چالش‌های بدنی و ذهنی می‌تواند احساس قدرت و اعتماد به نفس را در فرد تقویت کند. این تجربه‌ها به فرد اجازه می‌دهد تا هویت خود را به عنوان فردی پرتوان، جسور و متمایز از دیگران شکل دهد.

به طور خلاصه، اعتیاد به ورزش‌ها و کارهای خطرناک ممکن است از تلاقی عوامل روانی و بیوشیمیایی ناشی شود. فرار از استرس‌های ذهنی، تجربه حالت جریان، و تأثیرات هورمونی، همگی دست به دست هم می‌دهند تا فرد را به سوی این فعالیت‌ها جذب کنند. این اعتیاد می‌تواند نیاز به مدیریت داشته باشد تا فرد علاوه بر بهره‌برداری از فواید ورزش، درگیر مضرات وابستگی و رفتارهای پرخطر نشود. برای دستیابی به این متعادل‌سازی، آگاهی از علل و محرک‌ها و استفاده از راهکارهای مدیریت استرس و ذهن‌آگاهی توصیه می‌شود.

چاپ مقاله جدیدم در مجله دین‌پژوهی و کارآمدی دانشگاه تبریز
واژه من بزرگترین اشتباه بشر است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.