بارها در زندگی خود افرادی را دیدهایم که گاهی به حال آنها حسرت خوردهایم چون با سرعت از کنار ما رد شدند و پله های موفقیت را یکی یکی پشت سرهم گذاشتند؛ ولی چند سال بعد آنها را دیدهایم که از مسیر موفقیت خارج شدهاند و از مسیری که رفتهاند پشیمان و نامید شدهاند.
موفقیت اصلا این نیست که در فلان سن یا فلان موقع به فلان چیز رسید. بلکه هرکسی در مسیر خواستههای خود نباید تکرار تکرار تکرار را رها کند؛ و هرگز ناامید نشود و آنقدر چاه بزند تا به آب برسد؛ آنها افراد موفقی خواهند بود. یک چاه زن آنقدر میزند آنقدر میکَند و خاک در میآورد تا به آب برسد. گاهی در گذشته در یک بیابان بعضیها مثلا ده متر میکندند و چون به آب نمیرسیدند آن چاه را رها میکردند ولی در گوشه دیگری از بیابان کسانی چند متر بیشتر میکندند که به آبهایی میرسیدند که همین الان هم آن چاه ها و قنات ها مورد استفاده دیگران هستند. شاه کلید این مسیر صبر و استقامت است. صد بار هم زمین خوردیم باید بلند شویم و راه را ادامه دهیم.
از پیامبر اسلام حدیث معروفی در مکارم الاخلاق ذکر شده با این بیان که: «ما دُمتَ في الصَّلاةِ فإنَّكَ تَقرَعُ بابَ المَلِكِ الجَبّارِ، و مَن يُكثِرْ قَرعَ بابِ المَلِكِ يُفتَحْ لَهُ: تا زمانى كه در نماز هستى دَرِ خانه پادشاهى مقتدر را مىكوبى و هر كه دَرِ خانه پادشاه را بسيار بكوبد، سرانجام آن در به رويش باز مى شود». شعر معروفی از مولوی هست که اشاره به این حدیث دارد که اگر دری را بکوبی سرانجام سری از آن در بیرون میآید و پاسخ تو را میدهد که «گفت پيغامبر كه چون كوبی دری / عاقبت زان در برون آيد سری / چون نشينی بر سر كوی كسی / عاقبت بينی تو هم روی كسی». این از قوانین و سنتهای خداوند است که هرکس دری را بکوبد البته با دو شرط رعایت صبر و رعایت امیدواری حتما به نتیجه خود میرسد.