خداوند در آیات مختلفی، به طرق مختلف گفته است که مومنین یعنی کسانی که در راه خدا استقامت میکنند، هرگز ترسی و غمی برای آنها نیست: «ألا تخافوا ولا تحزنوا». ضد ترس، ایمان است و ضد غم، شادی و سرور و امید است. ایمان و شادی دو فاکتور درونی هستند نه خارجی. خداوند هرگز نمیگذارد که انسانهای مومن واقعی، از نظر طبیعت بیرونی، راحت زندگی کنند. خداوند از قصد اینگونه طراحی کرده است.
بعضی ممکن است بگویند خداوند مگر با ما پدر کشتگی دارد؟ خداوند اتفاقا ما را دوست دارد؛ ولی چون راحتی، قاتل روح است و ایمان و شادی عامل رشد، تکامل و پیشرفت در سطوح آگاهی هستند، پس خداوند، زندگیِ همیشه در چالش و سختی برای انسان پدید میآورد تا که انسان در لابه لای این سختیها و ناراحتیهای بیرونی، شادی و استقلال شخصیتی و ایمان را به دست بیاورد. اگر سختیی نباشد ما نمیتوانیم به یک جهانبینی صحیح و واقعی دست پیدا کنیم. گاهی حتی خداوند کسی را به یک بیماری لاعلاج مثل سرطان دچار میکند تا در آن سرطان و تومور بدخیم بزرگ شود و از بند اسارتها و تاریکیها نجات دهد.
خداوند سقف راحتی را بین صفر تا چهل و پنجاه بسته است که انسانها به راحتی مطلق که راحتی صددرصد است نرسند؛ زیرا راحتی مطلق، غفلت، خواب و گمراهی میآورد. خداوند دچار سختی میکند تا هدف از خلقت را بفهمیم که چیست. هدف از خلقت یعنی رشد، یعنی عشق، یعنی اینکه امروز بتوانی همه را بدون هیچ چشمداشتی دوست داشته باشی. بتوانی بدون هیچ نگاه جنسیتی به همه انسانها عشق بورزی و خدمت کنی. مرام یک مومن این است که عشق را به همگی و به همه هستی عرضه کند.
از درد و رنج نباید ترسید بلکه اگر انسان به ارزش ذاتی آن پی ببرد خواهد فهمید که رنج و درد بهترین دوست اوست. درد هدایتگر ما به سوی مقصد و رسیدن به خواستههایمان است. در یک نوشتهای گفتم که هر موقع میخواهیم بفهمیم خداوند دارد با ما مکالمه میکند و میخواهیم صدایش را بشنویم، آن هنگامی است که دچار ناراحتی و رنجها میشویم. خداوند با دردها و رنجها ما را از یک سطحی از پردههای جهل به پردهای از روشنایی انتقال میدهد: درد و رنج، زبان صحبت خدا با ماست… خداوند لزوما خیر خود را طریق پول و موقعیتها نمیرساند بلکه گاهی ما را دچار سختی ها، رنج ها، دردها و بیماریها میکند تا به یک نیرویی در درون خودمان پی ببریم و آن را واسطه رسیدن به یک راحتی و یک موقعیت عالی قرار دهیم. پس نباید انتظار داشت خداوند نشسته تا فقط راحتی به ما برساند. ما تا دچار رنجها نشویم به روشنبینی نمیرسیم این قانونی تخلف ناپذیر در جهان هستی است.
این نوشته را به یاد یکی از بهترین دوستان عزیزم به اسم هادی نوشتم که به خاطر بیماری سرطان از دنیا رفت. و سرطان باعث شد به ایمان والایی نسبت به خداوند برسد. خداوند رحمتش کند.
2 دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید
درود بر شما
دروود…